آخرین مراحل انتظار/جلسه اول/حجت الاسلام پناهیان
امام صادق(ع): وقتی امام زمان(ع) ظهور کند، با جاهلهایی بدتر از دوران جاهلیت مواجه میشود که با تحلیلهای غلط از قرآن به مقابله با امام زمان(ع) برمیخیزند!/ جاهلیت، دوران نفهمی نیست دوران کجفهمی است؛ دوران بد بودن نیست، دوران خوبهای کجفهم است!/ الان در اطراف خودمان شاهدِ شکلگیری ریشههای دینها و شیعهگریهای قلابیای هستیم که بعداً تبدیل به درخت تنومندی شده و در مقابل حضرت میایستند./ چطور میشود کسی حسین(ع) را دوست داشته باشد،بعد شمشیر بکشد و حضرت را بکُشد؟! / واقعاً ما کربلا را درست معرفی نکردهایم! .../ واقعش این است که امام حسین(ع) را مردمِ خودش کشتند، نه دشمنان! آنهم با پول خودشان نه با پول یزید!
در ادامه بخشهایی از اولین روز سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان در حسینیه آیت الله حقشناس(ره) با موضوع «آخرین مراحل انتظار» را به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی میخوانید:
در آخرین مراحل انتظار با چه صحنههایی مواجه خواهیم شد؟
درک آینده موجب میشود که انسان تحلیل شرایط زمان خودش را هم بهتر انجام دهد. اینکه ما به چه وضعیتی خواهیم رسید، مهمتر از این است که الان در چه وضعیتی بهسر میبریم؟ اهلبیت(ع) برای درک شرایط آینده، راهنماییهای خاصی برای ما داشتهاند و علماء هم در گذشته، کتابهایی از روایات مربوط به علائم و ویژگیهای آخرالزمان نوشتهاند؛ دربارۀ اینکه «وضعیت جامعه در آخرالزمان به کجا خواهد رسید؟»
قبلاً تحت عنوان «آخرین مراحل انتظار» بحثی را مطرح کردیم که در آن بیشتر از وجوه مثبتِ وقایع آخرالزمان و رویشها و خوبانی که در آخرالزمان متولد میشوند، صحبت شد. اما لازم است به وجوه منفی وقایع آخرالزمان هم بپردازیم تا از این وجوه منفی پرهیز کنیم و از این میدان مینهایی که در مقابلمان هست عبور کنیم. باید ببینیم مؤمنین در آخرین مراحل انتظار با چه صحنههایی مواجه میشوند؟ باید ببینیم که در آینده با چه شرایطی مواجه خواهیم شد تا الان که میخواهیم برخی صحنهها را تحلیل کنیم، بدانیم که بعضی از اینها مقدمۀ همان شرایط آینده است.
واقعش این است که امام حسین(ع) را مردمِ خودش کشتند، نه دشمنان! آنهم با پول خودشان نه با پول یزید!
دربارۀ مردم کوفه گفتهاند: «قُلُوبَهُمْ مَعَهُ وَ سُیُوفَهُمْ عَلَیْه»(لهوف/62) چطور میشود کسی حسین(ع) را دوست داشته باشد و بعد شمشیر بکشد و ایشان را بکُشد؟ در این زمینه برخی از حقایق هست که باید دیده شود. واقعاً ما کربلا را درست معرفی نکردهایم. واقعش این است که امام حسین(ع) را مردم کشتند؛ دشمنان نکشتند. دشمنان گفتند: «مردم! خودتان بروید حسین(ع) را بکشید» و مردم هم بسیج شدند و چند هفته آهنگریهای کوفه تیر و نیزه و شمشیر درست کردند؛ آنهم از پول خودشان!
چطور میشود کسی حسین(ع) را دوست داشته باشد،بعد شمشیر بکشد و حضرت را بکُشد؟! / واقعاً ما کربلا را درست معرفی نکردهایم! ...
یکوقت فکر نکنیم که واقعاً در جبهۀ مقابل امام حسین(ع) یزید بود! نه؛ در واقع باید گفت: حسین(ع) را مردمِ خودش کشتند! شما میدانید که حضرت نامهها را در آورد و آنها را صدا زد-و بهعنوان مثال- فرمود: «آقای قیس بن اشعث! تو خودت اینجا را امضا کردهای و مرا دعوت کردهای!»
امام صادق(ع): وقتی امام زمان(ع) ظهور کند، با جاهلهایی بدتر از دوران جاهلیت مواجه میشود که با تحلیلهای غلط از قرآن به مقابله با امام زمان(ع) برمیخیزند!
امام صادق(ع) میفرماید: «وقتی امام زمان(ع) ظهور میکند، با جاهلهایی مواجه میشود بدتر از جاهلهای دوران جاهلیت. وقتی پیامبر(ص) مبعوث شدند، مردم سنگ و چوب میپرستیدند، اما وقتی امام زمان(ع) قیام میکند، مردم با تفسیر و تحلیلهای غلط از قرآن و دین به جنگ او میروند!» (إِذَا قَامَ اسْتَقْبَلَ مِنْ جَهْلِ النَّاسِ..؛ غیبت نعمانی/29)
جاهلیت، دوران نفهمی نیست دوران کجفهمی است؛ دوران بد بودن نیست، دوران خوبهای کجفهم است!
جاهلیتِ بدتر از جاهلیت صدر اسلام چیست؟ آنجا با بت، به مقابله با پیامبر(ص) برخواستند، ولی اینجا با قرآن به مقابله با امام زمان(ع) برمیخیزند! طبیعی است که این جاهلیت، یکدفعهای از خاک برنمیخیزند، بلکه ابتدا ریشههایش شکل میگیرد و الان که در آخرین مراحل انتظار هستیم میتوانیم در اطراف خودمان ببینیم که الان در حالِ شکلگیری ریشههای دینها و شیعهگریهای قلابیای هستیم که بعداً به یک درخت تنومند تبدیل شده و در مقابل حضرت میایستند.
الان در اطراف خودمان شاهدِ شکلگیری ریشههای دینها و شیعهگریهای قلابیای هستیم که بعداً تبدیل به درخت تنومندی شده و در مقابل حضرت میایستند.
منظور از دوران جاهلیت، دوران نفهمی نیست، بلکه دوران کجفهمی است؛ دوران بد بودن نیست، بلکه دوران خوبهای کجفهم است! مشرکین صدر اسلام هم که بت را خالق نمیدانستند، بلکه شفیع در نزد خدا میدانستند.
تصور نکنید کسانی که در مقابل پیامبر(ص) بودند، افراد غیراخلاقیای بودند، اتفاقاً پیامبر(ص) با یک جامعۀ اخلاقی مواجه بود و این سخت است! کافی است کسی کمی وجهۀ اخلاقی داشته باشد، او حتی اگر جلوی امیرالمؤمنین(ع) هم بایستد، رویتان نمیشود به او حرفی بزنید یا از او دل بکَنید! ابوموسی اشعری یک شخصیت اخلاقی داشت! علی(ع) او را عزل کرد و به نوعی او را حصر کرد و فرمود: برو به فلانجا و در سیاست دخالت نکن... ولی مردم ابوموسی را از آن موقعیت در آوردند و او را به علی(ع) تحمیل کردند.
حجت الاسلام پناهیان
آخرین مراحل انتظار
منبع : سایت حجت الاسلام پناهیان
۰ دیدگاه