آخرین مراحل انتظار/جلسه سوم/حجت الاسلام پناهیان
در ادامه بخشهایی از سومین روز سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان در حسینیه آیت الله حقشناس(ره) با موضوع «آخرین مراحل انتظار» را به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی میخوانید:
در آخرالزمان مواجهۀ بین حق و باطل -اگر باطل محض باشد- سخت نیست؛ چراکه باطلِ محض در مقابل حق، تابِ مقاومت ندارد؛ چیزی که مشکل ایجاد میکند و مانعِ اصلی برای ظهور محسوب میشود، مواجهۀ با «خوبان منحرفشده» است. لذا در آخرین مراحل انتظار باید آمادگی داشته باشیم برای مواجهه با خوبانی که انحراف پیدا میکنند؛ مواجهه با اینها خیلی سختتر است!
امام باقر(ع) فرمود: در آخرالزمان قومی خواهد آمد که امر به معروف و نهی از منکر را واجب نمیدانند مگر زمانی که مطمئن باشند ضرری به آنها نمیرسد. برای خودشان عذر و بهانههایی میآورند تا خود را از انجام امر به معروف و نهی از منکر معاف کنند(کافی/5/ 55)
البته امر به معروف و نهی از منکر، بیشتر مربوط میشود به مسئولین مملکتی تا بیایید پایینتر. برخی فکر میکنند که نهی از منکر بیشتر مربوط به بیحجابهای خیابان میشود؛ در حالیکه اگر یک مدیری در یکجایی خلاف کند، آثار مخربش خیلی بیشتر است؛ در آن جامعه، سخنرانی هم زیاد اثر ندارد.
یک فرهنگ بسیار زشت و سخیفی بین مسئولین مملکتی، مدیران و کارگزاران-در همۀ دروانها- بوده؛ اینها در محیط خودشان به همکاران خودشان امر به معروف و نهی از منکر نمیکنند. مثلاً طرف میداند چه کسانی در ادارۀ خودش دارند زد و بند میکنند(حق و ناحق میکنند) ولی جلوی آنها را نمیگیرد و نهی از منکر نمیکند و از آن طرف دور میزند میرود مجلس روضه برای امام حسین(ع)؛ اینها با امام حسین(ع) هم بازی میکنند! تعجب نکنید اگر بگوییم اینها بیدین هستند! تو چرا به عنوان یک انسان متدین، در ادارهات اجازه میدهی همکارت رشوه بگیرد؛ این چطور دینداری کردنی است؟!
وقتی روضه و گریۀ بر امام حسین(ع) رونق پیدا میکند، طبیعی است که بعضیها نان امام حسین(ع) را بخورند ولی به مرام امام حسین(ع) خیانت کنند. بالاخره وقتی یک چیزی در جامعه رونق پیدا کرد، بازار سیاه و جنس قلابیِ آن هم پیدا میشود.
چرا بعضیها که خوب میشوند و در مسیر خوبیها میآیند، بعداً خراب میشوند؟ چرا دین و بندگی خدا همه را آدم نمیکند؛ بلکه برعکس، بعضیها را بدتر میکند؟
فلسفۀ عبادت این است که تکبر انسان را از بین ببرد. بهعنوان مثال، نماز نمونۀ عبادتهاست که در روایت آمده، فلسفۀ نماز از بین بردن تکبر است. (منلایحضرهالفقیه/3/ 568) تکبر، مادر همۀ بدیهای انسان است و همه انسانها هر لحظه گرفتار این تکبر هستند.
عبادت بناست تکبر ما را کنترل کند و از بین ببرد، اما بعضیها عبادت میکنند ولی تکبرشان از بین نمیرود؛ اینها آدمهای خطرناکی میشوند! مثل یک بمبی که چاشنی آنرا بزنند ولی منفجر نشود، این دیگر خیلی خطرناک است چون هر لحظه ممکن است منفجر شود. نمونهاش ابلیس است که اینهمه عبادت کرد ولی تکبرش از بین نرفت(أَبى وَ اسْتَکْبَر؛ بقره/34) لذا بعد از آنهمه عبادت یکدفعه چه موجود خطرناکی شد!
عبادت وقتی آدم را متواضع نکرد، این آدم مثل بمبی است که آمادۀ انفجار است؛ از اینها باید ترسید! اینگونه افراد هستند که در آخرالزمان جلوی امام زمان(ع) میایستند. ما جلوی آخوند محلمان نمیتوانیم بایستیم، ولی این افراد جلوی امام زمان(ع) میایستند و حاضرند در این راه بمیرند؛ عجب جرأتی!
چرا خوبها وقتی بد میشوند، خیلی بد میشوند؟ چون بنا بوده تکبر اینها با عبادت از بین برود، ولی اینها تکبرشان را پشت عبادتشان پنهان کردهاند لذا دنبال فرصتی میگردند که یکجایی این تکبر را تخلیه کنند. اگر عبادت انسان موجب از بین بردن تکبرش نشود، نهتنها با عبادت بهتر نمیشود بلکه بدتر میشود.
حجت الاسلام پناهیان
آخرین مراحل انتظار/جلسه سوم
۰ دیدگاه